سوگند از جهت اعتبار ضعیف ترین ادله به شمار می آید اما از جهت اثار قوی ترین ادله است که می تواند منجر به سقوط ادعا، شود و تجدیدنظر خواهی را با مانع محکمی روبه رو نماید.

امروز در جلسه رسیدگی در دادگاه به خواسته مطالبه وجه داشتیم، که موکل به عنوان سازنده ملک، وجهی را علاوه بر تعهدات قراردادی خویش بخوانده پرداخت نموده بود که با توجه به عدم وجود تعهدی دایر بر پرداخت چنین وجهی به نفع خوانده، ما دعوای مزبور را طرح نمودیم، که  در در جلسه دوم رسیدگی مقرر بود سایر مالکین به عنوان شهود و مطلع، نسبت به کیفیت روابط حقوقی و تعهدات سازنده در مقابل مالکین ادای شهادت نماید، در اواسط جلسه بعد از مجادله بین خواهان و خوانده، به ناگاه خوانده تقاضای ادای سوگند به طرفیت موکل را نمود و بلافاصله با دستور دادگاه، موکل به ادا سوگند مبادرت کرد و ختم جلسه اعلام شد؛ حال در جهت ارزیابی اعتبار و کیفیت ادای سوگند لازم دانستم نکاتی که از مجموعه آرا و رویه قضایی جمع شده بود و میتواند صحت سوگند را زیر سوال ببرد عنوان راههای دفاع به همکاران محترم ارائه دهم:

  • اول اینکه با وجود اینکه در جلسه تشریفات ادای شهادت در جریان بود، طرح ادای سوگند و انجام آن ممکن بود زیرا، مدعی با دارا بودن دلایل دیگر، می تواند از ارائه دلایل عدول کرده و تقاضای سوگند مدعی علیه را بنمایند؛ به عبارتی سوگند در عرض سایر دلایل است. دیلی آن این است ارائه دلیل از حقوق مدعی بوده و بنابر ماده ۲۱۸ و نظریه فقها، مدعی با وجود دلایل می تواند به سوگند متوسل شده و از ارایه سایر ادله عدول نماید.
  • دوم اینکه ما پیش از ورود به جلسه رسیدگی، در خصوص استحلاف خوانده مذاکراتی داشتیم و موکل اصرار عجیبی به تقاضای سوگند از سوی خوانده را داشت؛ اما از یک سوی عدول از استشهاد شهود و توسل به سوگند قطعا به مصلحت موکل نبود؛ حال در جهت تعیین راه دفاعی از سوی وکیل، آیا می توان در صورت عدم پذیرش شهادت شهود و صدور رای علیه خواهان (موکل) در مرحله بدوی، به ادای سوگند در مرحله تجدیدنظر اکتفا نمود؟

محل تردید از آنجاست که در یکی از آرای شعب دادگاه تجدید نظر استان، به جهت عدم درج سوگند در دادخواست اولیه درخواست سوگند خوانده بدوی،  در مرحله تجدید نظر رد گردید؛ اما این نظر صحیح نیست زیرا  بنابر اصول دادرسی ارائه دلیل جدید در مرحله تجدیدنظر قابل پذیرش است و هیچ منعی  به درخواست آن در مرحله تجدید نظر وارد نشده است؛ اما واقعیت عملی این است که، با توجه به لزوم تشکیل جلسه، محاکم میل کمتری به پذیرش آن دارند و بهتر است در دادخواست اولیه من جمله دلایل در صورت عدم کفایت سایر ادله درج شود.

  • به یاد دارم در محکمه، طرفین دعوا بدون توجه به قاضی شروع به درخواست سوگند و ادای سوگند، اقدام نمودند(قاضی مشغول صحبت با مدیر دفتر بود)؛ که بعد از پایان امر و سوگند طرف مقابل، مجادله ای در دادگاه شکل گرفت و قاضی که هیچ دستوری برای ادای سوگند صادر نکرده بود، درمیان دعوای طرفین قرار گرفته بود؛ از یک سوی سوگند به نحو صحیح بیان و ادا شد، از سوی دیگر هیچ دستوری از وی صادر نشده بود و تنها به صورت ناقصی نظارگر ماوقع بود؛ باید دانست استحلاف یا طلب سوگند از حقوق مدعی است که از حاکم تقاضا می‌شود و بدون اذن و هماهنگی دادگاه ،هیچ یک از طرفین حق تقاضای سوگند اجرای آن را ندارند؛ از سوی دیگر، در محکمه ای دیگر، قاضی برای امتحان سحت اظهار خوانده (خوانده (زوجه) دعوای فسخ نکاح) به ادای ابتدا به ساکن سوگند دستور داد و موکل بدون درخواست یا اذن و صرفا سکوت از جهت کنجکاوی امر، اکتفا نمود؛ باید دانست قاضی هم ابتدا به ساکن بدون درخواست مدعی نمی تواند طرف مقابل را سوگند دهد.

همچنین وکیل(در صورتی که حق درخواست سوگند داشته باشد) یا اصیل می تواند پیش از ادای سوگندئ مانع ادای آن شود؛ در یکی از محاکم بعد از درخواست نابجای موکل از دادگاه برای ادای سوگند از سوی خوانده،  علی رغم وجود دلایل به نفع ما ، با اصرار بسیاری، پیش از ادای سوگند از سوی خوانده مانع ادای سوگند از سوی خوانده شدم.همچنین در مثال بالا وکیل طرف مقابل که مبهوت اقدام موکل خود در درخواست سوگند از موکل بنده شده بود می توانست تا پیش از وضو و ادای سوگند مانع امر شود.

  • در محکمه دیگر، ما ادله و مدارکی برای اثبات ادعا به دادگاه ارائه نمودیم، که طرف مقابل تقاضای سوگند خود را عنوان نمودند؛ باید دقت کرد در این موضع اصرار طرف مقابل و ارشاد قاضی یا هر اتفاق دیگر، نباید باعث شود به ادای سوگند تن دهید باید دقت نمود که حق استحلاف با وجود ادله بر درستی ادعا از سوی طرف مقابل قابل پذیرش نیست اما اگر موکل خواست نابجای طرف مقابل را می‌پذیرفت به منزله گذشت از ادله و اقدام صحیح بود که طبق توضیحات بالا می توانیم پیش از ادای سوگند طرف مقابل مانع درخواست موکل شویم.
  • سوگند و اقرار نسبت به طرفین موثر است و تاثیری در حقوق ثالث ندارد و با گرفتن رای علیه خوانده به خواسته اثبات مالکیت مستند به اقرار یا سوگندف نمی توان از آن علیه ثالث بهره برد.
  • سوگند استظهاری:

معمولا در جایی که زوجه در جهت تعدیل جایگاه خود در کنار سایر ورثه، بعد از فوت زوج به طرح حقوق مالی خود من جمله اجرت المثل اقدام می نماید این سوگند در عمل دیده می شود؛ سوگند استظهاری از اقسام سوگند هاست و در جایی مطرح می شود که دعوا به طرفیت میت مطرح شده باشد برخی این سوگند را مختص دعاوی دینی می‌دارند و در جایی که موضوع خواسته مطالبه یک عین معین باشد سوگند را منتفی می دانند همچنین اگر دین و بقای آن، مستند به دلیل قطعی باشد سوگند استظهاری را منتفی می دانند؛ زیرا این سوگند در مواردی که بقای دین محل تردید است در جهت اثبات بقای  آن ارائه می گردد و امری خلاف اصل  و استثنایی است.

نگارنده : وکیل علیرضا حسین زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

مطالب مرتبط
نتیجه‌ای پیدا نشد.
فهرست